مدتی هست که همه رشته م رو توی سرم می کوبن ! همه توی سرم می زنن که چرا پزشکی نخوندی ؟! خدا خیرشون نده ...
هیچکس منو درک نمی کنه . ایران رو دوست دارم اما جای من نیست ...
پ.ن : شماهایی که میاید اینجا چرا فکر می کنید من دلم می خواد پزشکی بخونم ؟! چرا فکر کردید به نظرم پزشکی خیلی آش دهن سوزی هست در صورتی که نیست ؟!
من گفتم اطرافیانم . و اگه دقت کنید گفتم خدا خیرشون نده !
گفتم جای من توی ایران نیست چون برخلاف کشورهای پیشرفته اینجا سیستم پزشک محور هست و پرستار توی جایگاه خودش قرار نداره .
کار اصلی پرستار توی جامعه هست . کار اصلی پرستار آموزش هست . توی ایران پرستاری محدود شده به مراقبت و درمان در صورتی که اصلاً نباید اینطور باشه !
اینجا پرستار رو به دید یک آمپول زن می بینن !
این همه سال درس نخوندیم که کار ما رو فقط توی بالین بیمار ببینید !
توی ایران فقط بیمارستان می سازیم و از شلوغی بیمارستان ها خوشحال میشیم ! افتخار می کنیم به بیمارستان های N تختخوابی که داریم !
مسخره هست ! منتظر می مونیم تا مردم بیمار بشن و خوشحالیم از داشتن N بیمار تا به اصطلاح درمانشون کنیم !
اگر پرستار در جایگاه خودش باشه این همه هزینه سالانه برای درمان نخواهیم داشت !
پزشک های ما کارشون شده علامت درمانی نه درمان اصولی ! و پرستار ها محدود شدن به مراقبت بالینی ، دارو دادن ، تزریق ، پانسمان ، گزارش نویسی ، کنترل و ثبت علایم حیاتی ، سوند گزاری و رگ گیری و ...
آقایون خانوم ها درد من اینه ! نه اینکه چرا پزشکی نخوندم ! دردم اینه که هیچ چیز سر جاش نیست!!!!!!
.: Weblog Themes By Pichak :.